مناجات با خدا
یا رب اسیرم و دل من در پناه توست
بی تابم و قرار دلم یک نگاه توست
چندان اسیر خواهش نفسم که غافلم
از دست رفته را طلب بارگاه توست
رو بَر مَتاب از من آلوده، ای کریم
گوید دلم که قهر خدا از گناه توست
گفتم ز بس که توبه شکستم، شنیده ام
در بسته ای و توبه شکن رو سیاه توست
گفتی بخوان مرا که شبِ استجابت است
درگاه دوست منتظر یا اله توست
گفتم به دل شکسته جوابی نمی رسد
گفتی جواب درگه ما سوز و آه توست
گفتم سزای جامعه ای پر گناه چیست؟
گفتی دعای هر شب و اشک پگاه توست
گفتم دعا و اشک و مناجاتمان کم است
گفتی رضای من به همین گاه گاه توست
ای روزی دعا و مناجات نزد تو
حالی بده که اهل گنه عذر خواه توست
با اشک خویش امر به معروف می کنیم
غم دیده ایم و اشک شب ما سپاه توست
جز درد دین بر این دل ما نیست مشکلی
بیمار عشق روبروی پیشگاه توست
ما دوستان یوسف آل پیمبریم
چشم انتظاری دل خسته گواه توست